۱۳۸۹ دی ۱۸, شنبه

31- فيل و درخت

در سيرک ، پای بچه فيل را با طناب به تنۀ درختی می بندند و او هرچه تقلا می كند، نمی تواند خود را آزاد كند. 
اندک اندک باور می كند تنه درخت از او نيرومند تر است. 
هنگاميكه فيل بزرگ و نيرومند شد ، كافيست پای فيل را به نهالی ببندند. 
او برای آزاد كردن خود تلاش نمی كند!
ما نيز اغلب اسير بندهای شكننده ايم اما چون به قدرت تنه درخت عادت كرده ايم شهامت مبارزه نداريم و بی آنكه بفهميم ، تنها يک عمل متهورانه ساده برای دست يافتن ما به آزادی كافيست. 
پائولو کوئيليو

داستانهای مرتبط:
1- نقطه ظعف یا مرکز قدرت
2- رمز موفقیت
3- ده میلیون دلار
4- دربار خان زند
5- فردایی بهتر

۱ نظر:

  1. kheyli jaleb bood mamnoon ke enghadr be fekr baghiye hastin va in mozoato matrah mikonin ;)

    پاسخحذف