مردی یک ربات دروغ سنج میخرد، به این ترتیب که ربات، کسی را که دروغ میگوید، سیلی میزند.
او تصمیم می گیرد که یک شب آن را امتحان کند.
پدر: پسر، امروز در ساعات مدرسه کجا بودی؟
پسر: در مدرسه.
ربات پسر را سیلی میزند!
پسر: درسته ، من دروغ گفتم، من سینما رفته بودم.
پدر: داستان فیلم چی بود؟
پسر: داستان اسباب بازی.
ربات پسر را مجددا سیلی میزند!
پسر: درسته، فیلمش غير اخلاقی بود.
پدر: چی...؟ من وقتی در سن و سال تو بودم حتی نمی دانستم اين جور چيزها یعنی چه؟!
ربات پدر را سیلی میزند.
مادر: فراموشش کن عزیزم، به هر حال او پسر توست.
ربات مادر را سیلی می زند...!
نتیجه: در زندگی و کارتان هیچگاه دروغ نگویید. دروغ یکی از راه های بسیار آسان برملا شدن اشتباهاتتان است.
داستان های مرتبط:
1- دختر خوشگل و پدر روحانی
2- استفاده نکنی...استفاده میکنن
3- برنامه عوض شد
او تصمیم می گیرد که یک شب آن را امتحان کند.
پسر: در مدرسه.
ربات پسر را سیلی میزند!
پسر: درسته ، من دروغ گفتم، من سینما رفته بودم.
پدر: داستان فیلم چی بود؟
پسر: داستان اسباب بازی.
ربات پسر را مجددا سیلی میزند!
پسر: درسته، فیلمش غير اخلاقی بود.
پدر: چی...؟ من وقتی در سن و سال تو بودم حتی نمی دانستم اين جور چيزها یعنی چه؟!
ربات پدر را سیلی میزند.
مادر: فراموشش کن عزیزم، به هر حال او پسر توست.
ربات مادر را سیلی می زند...!
نتیجه: در زندگی و کارتان هیچگاه دروغ نگویید. دروغ یکی از راه های بسیار آسان برملا شدن اشتباهاتتان است.
داستان های مرتبط:
1- دختر خوشگل و پدر روحانی
2- استفاده نکنی...استفاده میکنن
3- برنامه عوض شد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر