روزی مردی به سفر میرود و به محض ورود به اتاق هتل، متوجه می شود که هتل به کامپیوتر و اینترنت مجهز است.
تصمیم میگیرد به همسرش ایمیلی بزند.
نامه را مینویسد اما در تایپ آدرس دچار یک اشتباه کوچک شده و بدون اینکه متوجه شود ، نامه را میفرستد.
در گوشه ای دیگر از این کره خاکی ، زنی که تازه از مراسم خاکسپاری همسرش به خانه باز گشته بود با این فکر که شاید تسلیتی از دوستان یا آشنایان داشته باشه به سراغ کامپیوتر میرود تا ایمیل های خود را چک کند.
اما پس از خواندن اولین نامه غش میکند و بر زمین می افتد.
پسر او با هول و هراس به سمت اتاق مادرش میرود و مادرش را نقش بر زمین می بیند و در همان حال چشمش به صفحه مانیتور می افتد که در ایمیل نوشته بود:
گیرنده: همسر عزیزم
موضوع: من رسیدم
میدونم که از گرفتن این نامه حسابی غافلگیر شدی.
راستش آنها اینجا کامپیوتر دارند و هر کس به اینجا میاد میتونه برای عزیزانش نامه بفرسته. من همین الان رسیدم و همه چیز را چک کردم. همه چیز برای ورود تو رو به راهه. فردا می بینمت. امیدوارم سفر تو هم مثل سفر من بی خطر باشه.
وای چه قدر اینجا گرمه!
داستانهای مرتبط:
1- برنامه عوض شد
2- جعبه کفش
تصمیم میگیرد به همسرش ایمیلی بزند.
نامه را مینویسد اما در تایپ آدرس دچار یک اشتباه کوچک شده و بدون اینکه متوجه شود ، نامه را میفرستد.
در گوشه ای دیگر از این کره خاکی ، زنی که تازه از مراسم خاکسپاری همسرش به خانه باز گشته بود با این فکر که شاید تسلیتی از دوستان یا آشنایان داشته باشه به سراغ کامپیوتر میرود تا ایمیل های خود را چک کند.
اما پس از خواندن اولین نامه غش میکند و بر زمین می افتد.
پسر او با هول و هراس به سمت اتاق مادرش میرود و مادرش را نقش بر زمین می بیند و در همان حال چشمش به صفحه مانیتور می افتد که در ایمیل نوشته بود:
گیرنده: همسر عزیزم
موضوع: من رسیدم
میدونم که از گرفتن این نامه حسابی غافلگیر شدی.
راستش آنها اینجا کامپیوتر دارند و هر کس به اینجا میاد میتونه برای عزیزانش نامه بفرسته. من همین الان رسیدم و همه چیز را چک کردم. همه چیز برای ورود تو رو به راهه. فردا می بینمت. امیدوارم سفر تو هم مثل سفر من بی خطر باشه.
وای چه قدر اینجا گرمه!
داستانهای مرتبط:
1- برنامه عوض شد
2- جعبه کفش
بیچاره حق داشت غش کنه.احتمالا یه سکته ناقصم زده.خیلی بامزه بود
پاسخحذف