میمون هایی که از مار نمی ترسیدند را در کنار مارها قرار دادند.
در همین حین صداهای بلند و وحشتناکی هم از بلندگو ها پخش کردند.
با این کار میمون هایی که از مار ها نمی ترسیدند « یاد گرفتند » که از مار بترسند.
نتیجه عجیب تر این آزمایشاین بود که حتی میمون های دیگری که هم که از مارها نمی ترسیدند با دیدن ترس سایر میمون ها آنها هم از مارها ترسیدند.
نتیجه: ما از بعضی از چیزها می ترسیم چون آنها را با چیزهای دیگری در ذهن مان به یکدیگر مرتبط می کنیم. مثلا یک کودک بعد از شنیدن صدای ترسناک محکم بسته شدن درب در تاریکی ، از تاریکی خواهد ترسید.
داستانهای مرتبط:
1- نارگیل سوراخ دار
2- فیل و درخت
در همین حین صداهای بلند و وحشتناکی هم از بلندگو ها پخش کردند.
با این کار میمون هایی که از مار ها نمی ترسیدند « یاد گرفتند » که از مار بترسند.
نتیجه عجیب تر این آزمایشاین بود که حتی میمون های دیگری که هم که از مارها نمی ترسیدند با دیدن ترس سایر میمون ها آنها هم از مارها ترسیدند.
نتیجه: ما از بعضی از چیزها می ترسیم چون آنها را با چیزهای دیگری در ذهن مان به یکدیگر مرتبط می کنیم. مثلا یک کودک بعد از شنیدن صدای ترسناک محکم بسته شدن درب در تاریکی ، از تاریکی خواهد ترسید.
داستانهای مرتبط:
1- نارگیل سوراخ دار
2- فیل و درخت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر